آشنایی با کودکان و دانش آموزان معلول جسمی _ حرکتی

ناتوانی هاي جسمانی می توانند بر توانایی حرکت فرد، استفاده کارآمد از دست ها و پاها ، بلعیدن غذا و تنفس اثر بگذارد . همچنین این نوع ناتوانی ها می توانند بر شناخت ، گفتار ، زبان ، بینایی ، شنوایی و کنترل روده تاثیر گذارد. بنابراین هرقدر اطلاعات ما به عنوان معلم، والدین و برنامه ریزان در خصوص معلولین جسمی حرکتی بیشتر باشد، توانایی بیشتري براي بهره گیري از خدمات پزشکی، آموزشی و اجتماعی خواهیم داشت.

نوآموز و دانش آموز معلول جسمی حرکتی خفیف تا متوسط:
به فردي اطلاق می شود که علیرغم معلولیت جسمانی در اندام هاي فوقانی، تحتانی یا هر دو، داراي هوشبهر مرزي و بالاتر باشد، به طوري که با استفاده از تسهیلات، ابزارها و تجهیزات ویژه، می تواند از امکانات آموزشی و پرورشی بهره مند شود.
نوآموز و دانش آموز معلول جسمی حرکتی شدید و عمیق :
به فردي اطلاق می شود که علیرغم داشتن هوشبهر مرزي و بالاتر، به علت آسیبدیدگی شدید در اندام هاي فوقانی، تحتانی یا هر دو قادر به انجام امور شخصی نباشد، به طوري که با ایجاد تسهیلات، انطباق و تعدیل روش هاي آموزشی و پرورشی، ابزارها و تجهیزات ویژه، می تواند از امکانات آموزشی و پرورشی بهره مند شود .

ناتوانی هاي جسمانی می تواند به شکل فلج مغزي ، شکاف ستون فقرات ، آسیب هاي نخاعی و پلاسیدگی عضلانی دیده شود ، فلج مغزي شایع ترین نوع آسیب در این دانش آموزان می باشد.

فلج مغزي یک اصطلاح عام است که براي نامیدن مجموعه اي ازناهنجاري هاي گوناگون که بر توانایی حرکت، حفظ وضعیت و تعادل کودك تاثیر می گذارد، به کار می رود. یکی از عوامل ایجاد کننده فلج مغزي، ضربه مغزي است. ضربه مغزي توانایی مغز را براي کنترل عضلات تحت تاثیر قرار می دهد بطوریکه ناهنجاري هاي حرکتی را باعث می شود. این ضربه براساس محل و شدت خود می تواند آسیب هاي دیگري مانند تشنج، اختلال تکلم، اختلال یادگیري و کمبود شنیداري و دیداري را در کودك پدید آورد.
شیوع :
معلولین جسمی حرکتی از لحاظ فراوانی یکی از کوچک ترین و در عین حال متفاوت ترین گروه ها در میان کودکان استثنایی هستند. در بین معلولین جسمی – حرکتی شیوع فلج مغزي در حدود 4 تا 5 در 2 هزار تولد زنده است . این ارقام با توجه به متغیرهاي گوناگون متفاوت است . براي مثال برخی کودکان با شکل هاي شدیدي از فلج مغزي به دنیا می آیند و نمی توانند ادامه بدهند و شیوع تولدهاي زنده این کودکان را که می میرند در بر نمی گیرد . برخی از این کودکان نیز ممکن است چند ماه یا چند سال بعد از تولد تشخیص داده شوند .
سبب شناسی :
تصادفات ، حوادث ، مسمومیت ها ، بیماري هاي مزمن و عوارض ناشی از آنها ، عوامل ژنتیکی ، سوء تغذیه مادر، سن بالاي مادر ، دارو ، اشعه ، استعمال دخانیات و… می توانند سبب بروز نوعی نارسایی حرکتی در فرد شوند . فلج مغزي نیز علل گوناگونی دارد ، هر عاملی که بتواند بر مغز اثر بگذارد می تواند موجب فلج مغزي شود . عوامل گوناگونی همچون بیماري هاي حاد ، کمبود اکسیژن مغز ، تولد زود رس ، عفونت مادري ، ضربه حین تولد ، ناسازگاري خون ، عفونت جنین و عفونت پس از تولد همگی می تواند موجب این اختلال عصب شناختی – حرکتی شود.
طبقه بندي:
معلولین جسمی – حرکتی در کشورهاي مختلف به روش هاي گوناگونی طبقه بندي می شوند . در این میان ، طبقه بندي فلج مغزي از ثبات بیشتري برخوردار است . دو روش براي طبقه بندي فلج مغزي وجود دارد : یکی از روش ها به نوع ناتوانی حرکتی توجه دارد و دیگري تعداد اعضاي بدن را که دچار ناتوانی حرکتی شده اند، مورد بررسی قرار می دهد.
الف) طبقه بندي نوع اول( قوام عضلات)
Spastic -1 اسپاستیک
Athetoid -2 آتتوید
Ataxic -3 آتاکسی
Mixed -4 مختلط
اسپاستیک
این نوع فلج مغزي بیشترین تعداد مبتلایان را دربر می گیرد. مهم ترین نشانه هاي مربوط به عصب شناسی در این نوع فلج مغزي، سفتی عضلات و عدم توانایی در شل کردن آن هاست. درجه معلولیت متغیر است و ممکن است فقط یک دست یا یک پا یا دست و پاي یک سمت بدن و یا هر چهار ا ندام و یا اینکه کم و بیش کل بدن را درگیر سازد. حدود 75 ٪ از کودکان فلج مغزي حالت سفتی و اسپاسمی را به عنوان نشانه اصلی عصب شناسی بروز می دهند.
آتتوید
نشانه هاي اصلی عصب شناسی دراین گروه، وجود حرکات غیرارادي می باشد. که حرکات ارادي طبیعی مثل نوشتن، راه رفتن و صحبت کردن را تحت تاثیر قرار می دهد. در حدود 10 ٪ افراد دچار فلج مغزي مبتلا به آتتوید هستند.
آتاکسی
نشانه هاي غالب در این گروه ناهماهنگی حرکات ارادي، گام برداشتن بی ثبات وعدم توانایی درکنترل کامل بدن می باشد.درحدود 5٪ ازکودکان مبتلا به فلج مغزي این علائم را نشان می دهند . این حالت در مقایسه با حالات دیگر بسیار نادر است.
مختلط
در بسیاري از کودکان خصوصیات بیش از یک نوع فلج مغزي دیده می شود مثلاً در بعضی از کودکان در حدود 10٪ علائم فلج مغزي اسپاستیک و آتتوید تواماً دیده می شود که به این ها مختلط می گویند کودکان مبتلا به فلج مغزي جزو این گروه هستند.
ب )طبقه بندي نوع دوم (درگیري اندام ها)
(Monoplegia) مونو پلژي : یک دست یا گاهی فقط یک پا درگیر است
(Hemiplegia) همی پلژي : نیمی از بدن کودك درگیر است
(Paraplegia) پارا پلژي : دو اندام تحتانی درگیر است که اکثراً بعلت ضایعات نخاعی بوجود می آید.
(Diplegia) دي پلژي : چهار اندام درگیرند ولی درگیري اندام تحتانی بیشتر از اندام فوقانی می باشد.
(Triplegia) تري پلژي : سه اندام درگیر است، دو اندام تحتانی و یک اندام فوقانی یا دو اندام فوقانی و یک اندام تحتانی
(Quadriplegia) کوادر پلژي : چهار اندام از بدن درگیر است و درگیري تنه، سر و صورت هم وجود دارد.
(Doublehemiplegia) دابل همی پلژي : چهار اندام درگیرند ولی درگیري اندام فوقانی بیشتر از اندام تحتانی می باشد.

 

 

ویژگی هاي کودکان معلول جسمی – حرکتی
بطورکلی کودکان معلول جسمی حرکتی به دلیل مشکلاتی که در قوام عضلانی، اختلال بینایی، اختلال شنوایی، اختلالات تکلم ، اشکالات ارتوپدي (وجود دفرمیتی ) ، ناهنجاري هاي دهانی و عدم تطابق دندانی ، اشکالات درکی و عاطفی ، اشکالات رفتاري ، رفلکس هاي غیرطبیعی ، الگوهاي غلط و وضعیت بدنی غیر عادي، اختلالات حسی، ضعف در تصور بدنی دارند، موانعی را در امر آموزش تجربه می کنند که این موضوع به نحوي عزت نفس و اعتماد به خود و رفتارهاي مناسب هیجانی و اجتماعی را در آنا ن کاهش می دهد . لذا معلمان باید با تکیه بر توانایی دانش آموزان، برنامه ریزي مدونی را در جهت به حداقل رسانیدن موانع طراحی نمایند تا بواسطه آن فرصت هاي لازم در جهت رشد توانایی هاي دانش آموزان فراهم سازند.
ناتوانی هاي جسمانی برنگرش خود فرد و دیگران مانند والدین ، خواهران و برادران، همسالان،معلمان و…نسبت به بیمار تاثیر می گذارد . تاثیر ناتوانی در برخی از جنبه هاي اجتماعی ، تحصیلی و روانی قابل ملاحظه است. براي مثال کودکان و نوجوانانی که مدت قابل توجهی را به علت استفاده از خدمات و مراقبت هاي پزشکی از خانه و مدرسه دور می مانند ، فرصت کمتري براي ایجاد دوستی ها ، حضور در رویدادهاي اجتماعی و رشد مهارت هاي اجتماعی دارند . بی توجهی به مسائل روانی و رفتاري گاه مشکلات عدیده اي را براي آنان بوجود خواهد آورد که ناتوانی هاي حرکتی او را تحت الشعاع قرار می دهد . این مس ائل جایگاه خاصی را در توان بخشی یک کودك معلول بخود اختصاص می دهد . میزان خدمات و تلاش هایی که براي درمان به کار گرفته می شود به ماهیت مشکلات و توانمند ي هاي فرد یا کودك بستگی دارد . به طور کلی درمان ، معطوف پیشگیري از بد شکلی هاي جسمانی ، ایجاد وضعیت هاي بدنی و حرکتی مفید ، فراهم ساختن جراحی استخوانی مناسب و مورد نیاز ، رسیدگی به مشکلات تغذیه و بلع ، تامین ارتباط مکمل مناسب و وسایل کمکی ، تجویز دارو هاي مناسب ( شل کننده هاي عضلانی ) و رشد تحرك و استقلال است . به علت ماهیت چند بعدي مشکلات ، ممکن است به خدمات تخصصی پزشکی و انسانی در قالب گروه هاي درون رشته اي و بین رشته اي نیاز باشد . این گروه ها شامل متخصصان پزشکی ، کاردرمانگر ، شنوایی شناس ، متخصص گفتار و زبان، مددکار اجتماعی ، معلم و …می شوند که با یکدیگر به کودك کمک می کنند تا به حداکثر توانمند ها ي خود دست یابد .
ملاحظات آموزشی :
با توجه به محدودیت ها و تفاوت هاي فردي افراد معلول جسمی حرکتی، تبیین هدف ها و برنامه هاي آموزشی یکسان براي آن ها غالباً ممکن نیست، حتی در میان کودکانی که از میزان معلولیت یکسانی برخوردارند ،هدف ها و برنامه هاي آموزشی را باید براساس خصوصیات هوش ی، جسمانی ، حسی و عاطفی کودك پایه گذاري کرد . در اجراي برنامه هاي آموزشی و پرورشی این دانش آموزان، بخصوص آنان که مبتلا به معلولیت هاي شدید و مزمن هستند، ممکن است با دو مشکل مواجه شویم . اول اینکه کودك ممکن است از تجربه هایی که کودکان سالم در تحصیل برخوردارند ، محروم شود . دوم آنکه کودك ممکن است نتواند مانند سایر دانش آموزان وسایل آموزشی را بکار گیرد و در برابر وظایف آموزشی از خود واکنش منفی نشان دهد. مبناي آموزش کودکان معلول جسمی حرکتی براساس تفاوت هاي فردي است . هدف ها و برنامه هاي آموزشی آنان شبیه هدف ها و برنامه هایی است که براي کودکان عادي اجرا می شود مانند خواندن ، نوشتن ، حساب و تجربه هایی که به منظور آشنایی آنها با دنیاي اطرافشان صورت می گیرد . علاوه بر این، برنامه هایی براي آموزش مهارت هاي حرکتی، مهارت هاي زندگی و مهارت هاي شغلی نیز لاز م است تا در مجموعه برنامه هاي آموزشی و پرورشی آنان گنجانده شود.

 
در آموزش وپرورش کودکان جسمی حرکتی، معلم باید به میزان بسیار زیادي آموزش را بر مبناي نیازهاي خاص روانی و جسمی هر کودك بنیان نهد. لازم است تا یک طرح یا برنامه دراز مدت براي هر کودك براساس ارزیابی دقیق از او در زمینه هاي ارتباطی و توانایی ها، حالات عاطفی، ظرفیت ذهنی، اشکالات احتمالی یادگیري و مشخصات جسمانی تهیه و تنظیم شود.
کودکان این گروه مانند هر کودك دیگري نیاز دارند که در انجام تکالیف خود موفق شوند . اگر نیازهاي آنا ن به طور مناسب ارزیابی و مورد توجه واقع نشود، در بسیاري از وظایف روزانه و تکالیف مدرسه احساس عدم کفایت می کنند، و این مسئله غالباً به اختلال هیجانی در یادگیري می انجامد و یا انجام موفقیت آمیز کارهایی که قبلاً در آن ها تسلط داشته اند را با ش کست روبرو می سازد . لذا معلم باید به تلاش هاي کودك به شکل مثبتی پاسخ داده و ارتباط با کودك را بهبود بخشد بطوریکه آموزش را براي کودك امري لذت بخش، معنادار و هماهنگ با محیط اطراف او سازد، تا با تاکید بر نکات مثبت پیشرفت کودك، فرصتی پیش آید تا وي به توانایی هاي خود پی ببرد و در مراحل بعدي آموزش ، بیشترتلاش کند . به این منظور درك کامل توانایی ها و ناتوانی هاي کودك نه تنها در تعدیل واکنش ها موثرند، بلکه موجب تعدیلتوقعات و انتظارات ما از فرد معلول و حتی از خودمان می شود.

منبع: نیژه

درباره ی admin

مطلب پیشنهادی

چگونه خود را دوست بداریم؟

    بعضی افراد گمان می کنند دوست داشتن خود کار ساده ایست و بر …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *