تاثیر بازی در تربیت کودکان

تأثیر بازی در تربیت کودکان

 

بازی یکی از مهم‌ترین عوامل در تربیت اخلاقی کودک است. از طریق جهت دادن به تمایلات و انگیزه‌های کودک می‌توان او را در مسیر صحیح هدایت کرد.

 

آیا تا به حال بچه‌ها را هنگام بازی و شیطنت با دقت تماشا كرده‌اید؟ آیا انرژی و شادابی تمام نشدنی آن‌ها را درك می‌كنید؟ نکته جالبی است؛ جست و خیز، بازی، نشاط و… همه‌ی این‌ها نیروهای زیبا کننده‌ی زندگی است.

 بازی، انگیزه‌ای درونی است که از روان کودک تأثیر می گیرد و برتربیت وی تأثیر می‌گذارد؛ بازی می‌تواند موجب رشد و شکوفا سازی استعدادهای بالقوه‌ی او گردد.

 

نقش بازی در شخصیت سازی کودکان:

بازی از نیازهای مهم و اساسی‌ترین فعالیت کودک می‌باشد که در عین سرگرم کردن وی کارکردهای مهم دیگری را دارا است. هر یک از این کارکردها به جنبه‌هایی از زندگی کودک مربوط می‌شود که وی را برای ورود به زندگی بزرگسالی آماده می‌سازند. از این لحاظ شرایط بازی، آزادی کودک در بازی، اسباب بازی‌های مورد استفاده او و مدت زمانی که وی به بازی اختصاص می دهد، اهمیت شایان توجهی دارد.

 

خیلی از آموزش‌های تربیتی را می‌توان در میان بازی‌ها به کودک نشان داد و حتی از خلال بازی‌ها می‌توان به شرایط عاطفی وی، احساسات، افکار و انگیزه‌های درونی‌اش پی برد. بنابراین، بسیار لازم است که مربیان به اهمیت بازی در زندگی کودکان توجه داشته و شرایط مناسب را برای بازی‌های مناسب فراهم سازند.

 

 

امروزه ثابت شده کودکانی که به اندازه کافی و به درستی بازی نمی‌کنند، از رشد ذهنی مناسب و رشد اجتماعی درست بهره نمی‌برند. امام صادق (ع) می‌فرمایند: «بگذار فرزندت تا هفت سال به بازی بپردازد، در هفت سال دوم به او ادب بیاموز و در هفت سال سوم مراقب وی باش.»

 

اگر تحلیل دقیقی روی بازی کودک در خردسالی داشته باشیم، می‌توانیم تا حد زیادی شخصیت وی را در بزرگسالی بیابیم. خشونت، کمرویی، عصبی بودن، ترس، وحشت و عدم اعتماد به نفس در بزرگسالان جزء مواردی هستند که در بازی‌های کودکانه این افراد قابل کشف هستند. اگر در همان دوران به کمک کودکان برویم، در بزرگسالی با مشکلات کمتری رو به رو خواهند شد.

 

شرکت مناسب والدین در بازی‌های کودکان موجب مستحکم‌تر شدن رابطه والد و فرزندی می‌شود؛ در عین حال موقعیت مناسبی پیش می‌آید که والدین به تربیت فرزند بپردازند و نکات تربیتی را در خلال بازی به او آموزش دهند. پدر و مادر تعیین کننده نوع و شیوه بازی کودک نیستند؛ در این بازی‌ها والدین نباید خواست و اراده خویش را به فرزندشان تحمیل کنند؛ ولی بهتر است شرایط سالم را برای بازی فراهم سازند، خود به عنوان هم بازی در آن شرکت داشته باشند و اجازه دهند کودک با قدرت خلاقیت خود بازی را اراده کند.

 

والدین در حین بازی باید به نحوه ادای کلمات، رفتارها و برخوردهای خود دقت نمایند؛ چرا که کلمات و برخوردها، آینه تمام نمای طرز حرف زدن و برخورد کردن آنان و معلمان کودک است. تجربه ثابت کرده کودک بیش از هر کس از والدین و معلمان خویش تأثیر می‌گیرد و نیمی از دنیای او در آرزوی تبدیل شدن به پدر و مادر یا معلم خود سپری می‌شود. از نظر کودک، کامل‌ترین و قدرتمندترین افراد، والدین و معلم‌ها هستند. اگر نکته منفی را در رفتار فرزند خود مشاهده کردید، در برخورد خود جست و جو کنید.

 

 

البته با توجه به زندگی ماشینی و خانه‌هایی که روز به روز کوچک‌تر می‌شوند، نیازمند یافتن بازی‌های مناسب در آپارتمان‌ها هستیم، هرچند هیچ کدام از این نوع بازی‌ها جایگزین بازی در فضای باز نمی‌شود. متأسفانه امروزه بازی‌های رایانه ای چنان دنیای کودکان را اشغال کرده که از هرگونه بازی فکری و بدنی بازمانده‌اند و نه تنها سودی به حال آنان ندارد که مانع ارتباط جمعی کودک نیز می‌شود.

یکی از اثرات بد بازی‌های رایانه ای، چاقی مفرط کودکان است. بعضی از این بازی‌های رایانه ای که جنبه فکری و سرعت عمل دارند در زمان‌های محدود برای بچه‌ها خوب هستند ولی استفاده بیش از حد این بازی‌ها نه تنها کمکی به آن‌ها نمی‌کند؛ بلکه تا حدی باعث عصبی و کم حوصله شدن آنان می‌شود، به همین دلیل استفاده از این بازی‌ها باید کنترل شده و در زمان‌هایی خاص باشد.

جنبه‌های بازی:

از نظر روانشناسان بازی کارکردهای مختلف دارد و از جنبه‌های مختلف روی کودک تأثیرمی گذارد؛ اما مهم‌ترین و شاخص‌ترین تأثیر آن در سه جنبه‌ی: اجتماعی، شناختی و جسمانی کودک است.

 

1-   رشد اجتماعی کودک:

کودک در خلال بازی به کشف محیط اطراف خود می‌پردازد و از طریق بازی‌ها نخستین گام‌ها برای اجتماعی شدن را بر می دارد؛ اما بازی به خودی خود کودک را اجتماعی بار نمی‌آورد! بلکه بازی باید در جمع صورت بگیرد. در دنیای تک فرزندی امروزه، حضور در محیط‌ هایی مانند پارک، شهربازی و زمین بازی به یک ضرورت تبدیل شده است. کودکان در این گونه مکان‌ها، دوستانی پیدا کرده و با آنان بازی می‌کنند و این گونه به فردی اجتماعی و مستقل تبدیل می‌شوند.

 

کودک در بازی، توانایی ارتباط جمعی با دنیای اطراف خویش را پیدا کرده و قادر به حل مشکلات کوچک و بزرگ خود خواهد بود. کودکان در بازی گروهی ناگزیر به رعایت نکات اجتماعی و قواعد می‌شوند. در نتیجه، مفاهیم اجتماعی مانند: رعایت نوبت، صبر، حوصله، احترام به حقوق دیگران، اعتماد به نفس، پیروزی و شکست را فرا می‌گیرد. ارزش‌های پذیرفته شده اجتماعی را می آموزند و به مفهوم داد و ستد، احترام نهادن به مالکیت شخصی و خصوصی پی می‌برند. این گونه کودکان به تدریج از خود محوری و خود گرایی دست می کشند و با محیط اطراف سازگاری نشان می دهند و هنجارهای اخلاقی، اجتماعی آن را می‌پذیرند.

 

2- رشد شناختی کودک :

بازی‌هایی از نوع بازی‌های فکری به رشد ذهن کودک کمک می‌کند؛ این نوع بازی‌ها با رشد شناختی و فکری فرد مرتبط هستند. از نظر «پیاژه» بازی در رشد هوشی کودک نقش حیاتی دارد و آثار آن در رفتار وی نیز مشهود است. بازی دست کم از دو جهت بر رشد ذهنی و شناختی کودک مۆثر است: نخست این که کودک با انواع وسایل بازی افراد و موقعیت‌های بازی برخورد می‌کند و ممکن است در ذهن او انواع و اقسام ابهامات و سوالات شکل بگیرد؛ این سوالات او را به تأمل و تفکر وا می دارد و از این طریق ذهن وی پرورش می‌یابد. دوم نقش و تأثیری است که بازی در رشد زبان دارد و رشد زبان کودک نیز خود بر رشد، شناخت و ذهن او تأثیر می‌گذارد.

 

بنابراین، به وسیله بازی‌های فکری و تقویت قوه تخیل می‌توانید به رشد سریع‌تر فکری و ذهنی فرزندانتان کمک نمایید. اگر فرد در سنین کودکی خوب بازی نکند نمی‌تواند خوب تعلیم ببیند. چرا که از نظر «ویجیناساکس» روان‌شناس بازی و بازی درمانگر معروف: بازی یکی از فعالیت‌ها و اهداف مهم کودک در زندگی است. او نمی‌تواند از راه دیگری غیر از بازی به کشف محیط پیرامون خود بپردازد یا استعدادهای خود و توانایی‌هایش را شناسایی کند و آن‌ها را به کار گیرید. کودک حین بازی به تمرین زندگی بزرگسالی می‌پردازد.

 

3-   رشد جسمانی کودک :

برخی بازی‌ها نیز جنبه تمرینات جسمانی و ورزشی دارند. کودک به دلیل انرژی سرشار با جست و خیز ساده یا بازی‌های جسمانی پیچیده‌تر سرگرم می‌شود. در مدتی که کودک بیدار است پیوسته مشغول فعالیت می‌باشد و اغلب فعالیت‌ها نیز در قالب بازی شکل می‌گیرد. او بالا و پایین می‌پرد، می‌دود، می‌نشیند، بر می‌خیزد، دوچرخه سواری، طناب بازی وتوپ بازی می کند و…این فعالیت‌ها در پرورش نیروی جسمی و حواس کودک تأثیرگذاشته و در تقویت استحکام عضلات و اندام‌های وی کمک می نماید. از طریق بازی حس بینایی، شنوایی و لامسه‌ی او پرورش می‌یابند؛ چشم و دست‌ها از هماهنگی بهتر و بیشتری برخوردار می‌گردند؛ عضلات دست، پا و انگشتان ورزیده می‌شوند.

 

 

معمولاً کودکان سالم از نیروی زیادی برخوردارند و آن را در بازی مصرف می‌کنند؛ اگر این نیروی اضافی مصرف نشود و به صورت سرکوب شده در جسم کودک ذخیره گردد در وی نا آرامی، عصبانیت، بدخلقی و پرخاشگری ایجاد می‌کند.

 

از نظر «ابن سینا» سلب آزادی و جلوگیری از جنب و جوش کودک زمینه‌ای برای افسردگی وی است و نتیجه‌ی این افسردگی بی موقع و زودرس از بین رفتن رغبت هاست که به دنبال آن کودک بیمارگونه خواهد بود. کودکان به طور ذاتی سرشار از انرژی هستند و این انرژی وسیله‌ای مناسب برای بلوغ و رشد آنان محسوب می‌شود.

 

بنابراین، نباید انتظار داشت کودک مانند افراد بالغ ساعت‌ها پشت نیمکت کلاس یا در گوشه‌ای از خانه بنشیند و بدون شیطنت و بازی مانند افراد بالغ به امور مفید بپردازد. اجرای بازی‌های پرنشاط به رشد دستگاه‌های بدن کمک می‌نماید، تمایلات کودک را تکامل می بخشد و سبب تخلیه انرژی او در مسیر صحیح می‌شود. دانش آموزانی که معلمین، آن‌ها را در زمره افراد محبوب درجه بندی می‌کنند کسانی هستند که احتمالاً پدر و مادرشان به بازی جسمانی آنان توجه ویژه‌ای داشته‌اند.

درباره ی admin

مطلب پیشنهادی

سبک تصمیم گیری

سبک تصمیم گیری شما کدام است؟ دينكليج (١٩٩٨) هشت سبك تصميم گيرى را مشخص كرده …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *